نامه رسیده
چندی پیش مسجدامام خمینی که یک مسجد تاریخی ونماد تمدن کهن روستای سنو بودبه منظورساخت مجتمع فرهنگی تخریب شد.
همان طور که میدانیم این مسجد که یکی از مساجد تاریخی روستا بود تبدیل به مجتمع فرهنگی می شود تا مردم شریف روستا با سپردن جوانان خود به این مجتمع آنان را از تهاجمات فرهنگی دشمن بیمه کننده (با وجود چند مسجد و ... !!)
این مجتمع که با کمک های کلان مردم روستا ساخته می شود نشان دهنده ی علاقه ی وافر مردم روستا به مذهبشان و همچنین نگهداری جوانان خود از تهاجم فرهنگی دشمن است.
اما آیا فکر نمی کنیم که روستای ما با وجود داشتن 3 مسجد دیگر، پایگاه مقاومت و خانه ترویج از نظر فرهنگی در سطح بالایی است؟ آیا فکر نمی کنیم اگر این کمک های کلان مردم (حدود 35 میلیون تومان) در راه های دیگری مثل اشتغال جوانان صرف می شد هم بیشتر و بهتر می توانستیم جوانانمان را در مقابل حربه ی دشمن بیمه کنیم و هم می توانستیم از روند مهاجرت از روستا به شهر و خالی از سکنه شدن روستا جلوگیری کنیم و هم می توانستیم با جذب جوانان روستاهای اطراف به روستای خود باعث توسعه و پیشرفت روستای خود شویم.
همان طور که می دانیم در چند سال پیش مسجد امیرالمؤمنین نیز بازسازی اساسی با صرف پول های زیادی شد که در آن مسجد هم به جز چند جوان و نوجوان بقیه نمازگزاران (و حتی مؤذن مسجد) افراد مسن هستند. چرا اینقدر تعصبات مذهبی در ما تأثیر گذاشته که فکر می کنیم داشتن مسجد برای یک روستا کافی است.
آیا فکر نمی کنیم اگر کتابخانه ی روستا را گسترش می دادیم و جوانان را به کتابخوانی تشویق و ترغیب می کردیم بهتر بود تا این که با صرف هزینه ی زیاد کمترین بازدهی را از مجتمع فرهنگی در حال ساخت داشته باشیم.(مطمئن باشید که این مجتمع هم مانند همان مسجد، در همان آغاز کار مورد حمایت جوانان قرار خواهد گرفت اما بعد از آن مانند همان مسجد امیرالمؤمنین با امکانات بالا و حمایت کم جوانان باقی خواهد ماند.)
و اما هنوز هم تا دیر نشده و فرصت باقی است بیایید همت کنیم و فکری هم برای اشتغال جوانان بکنیم تا هم روند مهاجرت را کم کنیم و هم با تهاجم فرهنگی دشمن مقابله کنیم. امیررضا- ق- سنو
کلمات کلیدی :
» نظر