چند روزی بود که صدای پیرمرد را نمی شنیدم از وقتی که به خاطر می اورم صدای الله اکبر موذن پیر روستا در گوشم طنین انداز بود حتی زمانی را به یاد می آورم که هر روز بر پشت بام منزلش اذان می گفت روز عاشورا به همراه دیگر عاشقان اباعبدا... مشغول درست کردن نخل می شد و بعد هم که بر فراز آن می نشست.
من به خاطر نمی آورم ولی بزرگترها می گویند که نقش قاسم و امام سجاد (ع را بازی می کرد.
اواخر فروردین مردم برای آخرین بار صدای دلنشین اذانش را شنیدند و دیگر شاید فراموش کردند که پیرمرد چند روزی هست اذان نمی گوید . شنیدم که موذن روستا چند صباحی است بر بستر بیماری افتاده است می خواستم به عیادتش بروم و از او فیلمی تهیه کنم ولی انگار زندگی آنقدر مرا بخود مشغول کرده بود که از این موضوع یادم رفت.
روزی که مردم در تب و تاب انتخابات میان انتخاب رنگها هر یک به سویی می دویدند بی آنکه به نگاهی به اطراف خود بیندازند موذن پیر روستا رفت. در یک صبح دلگیر و چه خاموش و غریبانه رفت انگار قسمت نبود به خاطر حضور در صندوق اخذ رای به مراسمش بروم .
مرحوم حاج محمدحسین ابراهیمی معروف به حاج ملا در سال 1299 دیده به جهان گشود و در خرداد ماه امسال هم از میان ما رفت. رضا ابراهیمی فرزند آن مرحوم می گوید: پدرم به مدت 65 سال خادم مسجد جامع سنو بود و طی 70 سال در این مسجد اذان می گفت در حدود 50 سال نیز در مراسم نخل گردانی روز عاشورا حضور داشت.
از مرحوم 5 پسر و یک دختر به یادگار ماندند که دو تن از فرزندانش به نام محمدعلی و احمد نیز دیده از این جهان فروبستند.
کلمات کلیدی :
»
نظر